راز خلقت و حیات شیطان
1. خداوند همه چیز را بجا و خِیر آفریده و نظام هستی، نظام احسن است و در جهان، آفریده ای که نبایست آفریده شده باشد و یا بد آفریده شده باشد وجود ندارد، همه چیز زیبا و بجا آفریده شده است.آن گونه که خداوند می فرماید )الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ ءٍ خَلَقَهُ(. (2) هیچ گاه شرّ مطلق آفریده نشده است و تمامی اشیایی که خدا خلق کرده است وجود نفسی شان
باشد، خیر است. از این رو گاه موجودی با اضافه به موجودی دیگر منشأ صدور شرّ می شود.(1) بنا بر این اگر موجودی از قبیل مار و عقرب را دیدیم که از نظر اضافه ای که به ما دارند مضر به حال ما است باید بدانیم که بطور مسلم منافعی دارد که از ضررش بیشتر است و گر نه حکمت الهی اقتضای وجود آن را نمی کرد و در این صورت وجود چنین موجودی هم خیر خواهد بود.
پس بد مطلق نباش در جهان بد به نسبت باشد این را هم بدان
زهر مار آن مار را باشد حیات نسبتش با آدمی باشد ممات.
2. تمام اجزای جهان هستی به یکدیگر مربوط است، این ارتباط لازمه اش این نیست
که جمیع موجودات مثل هم باشد، زیرا اگر همه اجزای عالم مثل هم بودند عالمی به وجود نمی آمد بلکه تنها یک موجود تحقق می یافت، و لذا حکمت الهی اقتضا دارد که این موجودات مختلف باشند. اگر در عالم، شر و فساد، نقص و ضعف و امثال آن نبود بطور مسلم از خیر، صحت، راحت، و جدان، کمال و قوت نیز مصداقی یافت نمی شد، و عقل ما پی به معانی آنها نمی برد، در این نظام اطاعت در کنار معصیت معنا پیدا می کند ، از این رو آن گاه انسان معنای خیر را درک می کند و آن را برمی گزیند که شر را ببیند و از آن آگاه باشد. بنابراین، وجود شیطان از ارکان نظام جهان انسانی است و تنها آن گاه می توان وجود شیطان را شر پنداشت که از او پیروی شود؛ امّا مخالفت و مبارزه با او خیر بوده، مایه رشد و تعالی است. تنها آن گاه می توان وجود شیطان را شر پنداشت که از او پیروی شود؛ امّا مخالفت و مبارزه با او خیر است و مایه رشد و تعالی.
3. دنیا میدان آزمایش و امتحان است ؛ آزمایشی که وسیله پرورش و تکامل انسانها است و بی شک آزمایش جز در برابر دشمنان سرسخت و طوفان ها و بحران ها امکان پذیر نیست. با وجود شیطان این تنور آزمایش داغ تر شد، چرا که شیطان عاملی است از برون و هوای نفس عاملی است از درون! به عبارتی دیگر اگر شیطانی نبود نظام عالم انسانی هم نبود، و وجود شیطانی که انسان را به شر و معصیت دعوت کند از ارکان نظام عالم بشریت است، به واقع وجود او عاملی برای آزمایش انسان است و از این رو، می توان به نقش شیطان در تکامل انسان پِی برد و وجودش را ضروری دانست؛ زیرا انسان با تکیه بر اختیار خود و راهنمای هادیان دین ، از گذر مبارزه با شیطان به مقامات والای بندگی و پرهیزگاری می رسد(1). شما به اهمیت صراط مستقیم بنگرید؛ صراطی که یگانه راه هدایت و کامل هر انسانی است . شیطان و وسوسه های او به منزله کناره و لبه جاده است، و معلوم است که تا دو طرفی برای جاده نباشد متن جاده هم فرض نمی شود. اینجاست که با دقت می توان معنای این آیات را فهمید:
)قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقِیمَ( (= [شیطان]گفت: اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین می کنم! .
)قالَ هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ إنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوِینَ( (= [خداوند] فرمود: این راه مستقیمی است که بر عهده من است(و سنّت همیشگیم). که بربندگانم تسلّط نخواهی یافت؛ مگر گمراهانی که از تو پیروی می کنند».
4. بندگان بزرگ خدا با مبارزه مستمر و پی گیر در برابر شیطان و پیروزی در این آزمایش بزرگ، روز به روز قویتر و نیرومندتر شوند!دانشمندان امروزه در مورد فلسفه وجود میکرب های مزاحم بدن مدعی اند اگر آنها نبودند سلول های بدن انسان در یک حالت سستی و کرخی فرو می رفتند، انسانها با مبارزه جسمانی با میکرب های مزاحم نیرو و نمو بیشتری کسب کرده اند. دانشمندان سیستم ایمنی بدن که هماره در پی کشف «روشی جدید برای تحریک سیستم ایمنی بدن و مبارزه با عفونت اند» مدعی اند مکانیزم
های دفاعی بدن ،پس از مواجهه با عوامل عفونی تحریک می شوند و توانایی و دامنه آنها در هر بار مواجهه موفق در مقابل هر میکروب خاص افزایش می یابد.
5. ارتباط شیطان با انسان تنها در حدّ دعوت و اجابت است؛اگر انسان کژراهه را برگزیند
خود، مسؤل است. و شیطان هر چند شر است، یارای آن ندارد که انسان را به گناه وادارد . بدین معنی که شیطان، انسان را به بدی و معصیت دعوت می کند، اما در پذیرشِ این دعوت، هیچ اجباری نیست. درواقع، شیطنت شیطان زیانی به بندگان نمی رساند، بلکه می تواند نردبان ترقّی مردم نیز باشد.(1) جز آنکه انسان، خود، پیروی از شیطان را برگزیند. دقت کنیم که شیطان هرگز سرزده به انسان حمله نمی کند؛ بلکه با اجازه انسان، پا به حریم او می گذارد.
از جهان دو بانگ می آید به ضد تا کدامین را تو باشی مُستعد
آن یکی بانگش نشور اَتقیا وان یکی بانگش فریب اَشقیا
عنوان و نام پدیدآور : چرا خداوند شیطان را آفریده است ؟/مولف احمد نبوی .
مشخصات نشر : تهران: آستان قدس رضوی ، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی، 1391.
مشخصات ظاهری : 7ص.14×12س.م
فروست : رهنما؛ 6
وضعیت فهرست نویسی : در انتظار فهرستنویسی (اطلاعات ثبت)
شماره کتابشناسی ملی : 1794726
تنها راه نجات
✅ تنها راه نجات
🔻 آیت الله العظمی جوادی آملی:
🔹مواظب باشیم این نظام نه به آسانی به دست آمده و نه به آسانی برمیگردد. اگر معاذ الله کمترین آسیبی ببینید تمام لعنت های گذشته دامنگیر ما میشود، الی یوم القیامة هر مسلمانی که بیاید لعنتش دامنگیر ماست.
🔺…بر همه ما #واجب_عینی است که اين نظام را حفظ بکنیم…کاری که باعث تضعیف این نظام است، باعث تفرقه است، باعث نفاق افکنی است، باعث طمع بیگانه است حرام عینی است”
کینه و دام عربستان قسمت دوم
🔴 بخش دوم
🇸🇦🇸🇦🇸🇦 تحلیل و روشنگری 🇸🇦🇸🇦🇸🇦
💡کینه و دام عربستان
🏮 حال سوالات زیرا مطرح می شود:
1⃣ اول اینکه اگر عربستان تمایل به پیوستن به بلوک شرق را دارد، چرا تمامی سیاست های تخاصمی خود را در منطقه و علیه خط مقاومت ادامه می دهد ؟
مگر این امکان وجود دارد که عربستان همزمان با تخاصم با خط مقاومت یک همبستگی با روسیه و چین را نیز دنبال کند؟
✅ قطعا خیر
زیرا این سیاست باعث ایجاد شکاف بین خط مقاومت و روسیه خواهد شد و اگر عربستان به بلوک شرق گرایش پیدا کرده است ، تضعیف این بلوک به ضرر او تمام می گردد.
✅ کدام سیاست عربستان تا کنون در برابر یمن، ایران، سوریه،لبنان، و عراق تغییر کرده است؟
✅ عربستان با آخرین امکانات خود باعث ایجاد دو قطبی شدید در ملت عراق شد.
✅ عربستان نقش لیدر ناآرامی ها در ایران را
بعهده داشت.
✅ عربستان به اسم صلح در حال له کردن مردم یمن و محروم کردن آنها از مزایای صلح می باشد.
✅ اگر می بینیم در لبنان از فعالیت های قبلی ضد شیعی خود کاسته است ، فقط و فقط به خاطر خوب بازی کردن حزب الله لبنان بوده است و نه بخاطر کوتاه آمدن عربستان.
دیدیم حزب الله چطور بحران سوخت را در لبنان مدیریت کرد و آن هم بعد از بلوایی که در این رابطه در لبنان توسط جبهه طرفدار عربستان بوجود آمد.
✅ سیاست حزب الله در تحمیل خواسته های به حق لبنانی در حوزه گازی کاریش نیز ضربه دیگری بر پیکر طرفداران عربستان در لبنان زد
لذا کاهش فعالیت های عربستان در منطقه به شکست راهبردی آن بستگی دارد نه به تمایل آن به پیوستن به بلوک شرق.
2⃣ سوال دومی که مطرح می شود اینست که عربستان چگونه می خواهد از غرب جدا گردد وقتی تمامی اقتصاد آن زیر سلطه غرب قرار دارد؟
✅ در حوزه های نفتی، پتروشیمی و صنایع استراتژیک این غرب است که شریک راهبردی عربستان بشمار می رود.
✅ لذا در مجموع می توان اینگونه نتیجه گرفت که عربستان با اعمال برخی عملیات ایذایی سعی در این دارد که تمایل خود را به پیوستن به بلوک شرق نشان دهد اما عملا همان سیاست های خصمانه را در قبال بلوک شرق اعمال می نماید و هدف بعدی او تغییر حکومت دمکرات ها در امریکا و سرکار آمدن جمهوری خواهان با اعمال سیاست های ظاهری نفتی می باشد.
کینه و دام عربستان
🔴 بخش اول
🇸🇦🇸🇦🇸🇦 تحلیل و روشنگری 🇸🇦🇸🇦🇸🇦
💡کینه و دام عربستان
♦️ برخلاف تصور برخی از تحلیلگران، بازی عربستان در این شرایط فقط و فقط یک بازی پیشگیرانه و مزورانه غربی است.
اما چرا❓
1⃣ اولا غرب در حال حاضر قادر به حفظ امنیت تاسیسات نفتی عربستان در مقابل خط مقاومت نیست. این در حالیست که در تقابل غرب با شرق نقش تولید فرآورده های نفتی از اهمیت بسیار فوق العاده ای برخوردار میباشد.
💬 همانطور که همگان شاهدند جلوگیری از افزایش بیشتر قیمت نفت و گاز در حال حاضر با فرو رفتن اروپا در لاک رکود اقتصادی، میسر شده است و سیاست های فدرال رزرو در افزایش بهره بانکی نیز امریکا را در لبه بزرگترین رکود اقتصادی خود قرار داده است.
💬 لذا هر گونه تهدید تولیدات نفتی در هر جای جهان کاملا به زیان غرب تمام خواهد شد.
به همین دلیل در بدترین شرایط تنها مدیریت جنگ در اکراین توسط روسیه و فرسایشی کردن آن می تواند غرب را کاملا به اضمحلال بکشاند.
زیرا گذر زمان با این شرایط اصلا به نفع غرب نیست و می تواند اقتصاد غرب را به نابودی بکشاند.
💬 فرو رفتن غرب در لاک رکود اقتصادی بیانگر این موضوع می باشد که منابع نفتی موجود در جهان برای عرضه در بازار و شکستن قیمت نفت کافی نیست که اگر بود قطعا نیاز به رکود اقتصادی و کاهش مصرف نفت در غرب ، نبود.
2⃣ دوما عربستان کاملا به این نتیجه رسیده است که با رویکرد منافقانه بیش از پیش قادر خواهد بود که از یک سو سیاست های خصمانه خود را در برابر خط مقاومت ادامه دهد و از سوی دیگر بلوک شرق را در تنبیه و تهدید تاسیسات نفتی خود به شک و تردید بیاندازد.
💬 کاهش دو میلیون بشکه ای نفت بر اساس تصمیم اوپک پلاس تا حد زیادی یک تصمیم فنی است که عربستان با هم سویی با آن قصد بهره برداری سیاسی از آن را دنبال می کند.
ادامه دارد…
غربت امیرالمومنین(ع)
غربت امیرمؤمنان على علیه السلام
کوتاهی مردم در حمایت و رعایت اهل بیت علیهم السلام قابل انکار نیست؛
در این امتحان - جز تعدادی انگشت شمار - همگان به مصلحت دنیای خود اندیشیدند و آخرت را نادیده انگاشتند. بزرگان اهل سنت از عایشه حکایت کرده اند که:
تا هنگامی که فاطمه زنده بود، علی در میان مردم از وجهه و آبرویی برخوردار بود؛ لیکن چون او از دنیا رفت، مردم از علی نیز روی تافتند».(1)
تنهایی و غربت خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله به آن جا انجامید که شب ها - و گاه حتی روزها - علی علیه السلام زهرا علیها السلام را بر مرکبی سوار می نمود و دستان حسن و حسین علیهما السلام را می گرفت و خانه یاران پیامبر صلی الله علیه و اله دق الباب می نمود و حق خویش را بدانها یادآور می شد و آنان را به یاری می طلبید؛ لیکن صد افسوس؛ در جواب چیزی جز این نمی شنید:
«اینک کار از کار گذشته و ما با ابوبکر بیعت کرده ایم؛ چرا پیشتر ما را نخواندی تا با تو پیمان بندیم؟!»
امام در جواب می فرمود:
«آیا جنازه پیامبر صلی الله علیه و آله را بر زمین وا می نهادم و به نزاع در خلافت برمی خاستم؟!»(2)
برخی نیز وعده یاری می دادند؛ لیکن به عهد خود وفا نکرده و غربتی دیگر قلب تنها مرد شهر پیامبر صلی الله علیه و آله را می آزرد.(3)
گروهی از انصار در نشست های پنهانی خود خلافت را حق مسلم امیر مؤمنان علی علیه السلام عنوان می کردند؛ لیکن در صدد احقاق آن و بازگرداندند آن بر نیامدند. ابوبکر نیز - پس از خطبه فدکیه فاطمه
زهرا علیها السلام - در سخنان خود (به این نشست ها اشاره کرد و) این گفتار را سفيهانه خواند و آنان را تهدید نمود.(1)
در یک تقسیم بندی می توان مردم را پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله در سه گروه جای داد:
گروه اول: که اکثریت مردم را شامل می شد و متشکل از صحرانشینان و مردم پست و بی فرهنگی بود که از خود فکر و نظری نداشتند و در پی هر هیاهویی به راه می افتادند.
اینان در پی برپایی غوغای غصب خلافت به پیروی از آن هایی برخاستند که بیشتر فریاد می کشیدند و دژخیمانه تر رفتار می کردند.
گروه دوم: که بعد از گروه اول بیشترین تعداد را داشتند، از چند دسته تشکیل می شدند:
نخست: کسانی که نسبت به امیرمؤمنان علی علیه السلام حسادت می ورزیدند.
دیگر: آن ها که کینه هایی از وی به سبب کشته شدن نزدیکان و دوستان به دست آن حضرت داشتند.
و نیز: آن ها که از عدالت او می هراسیدند.
این چند دسته نیز به یاری غاصبان خلافت شتافتند و اگر ابوبکر را زیبنده این مسند نمی دانستند؛ ليكن می گفتند: او از علی آرام تر و نرم تر است.
گروه سوم: آن اقلیت بودند که مخالف ابوبکر بودند که در میان آن ها
بیشتر به امامت امیر مؤمنان علی علیه السلام ایمان داشتند، اما از آن جا که حضرتش در چنگال غاصبان غریب مانده بود جز اندکی دست از یاری او کشیدند و او را تنها وانهادند.
یکی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله در پاسخ به سلیم گفت:
«فتنه ای برای ما رخ داد که دل و گوش و چشم ما را گرفت (و قدرت) تشخیص و بصیرت ما را ربود».(1)
حذيفه نیز در این باره می گوید:
«مشکل ما بس دشوار تر از آن بود که گمان می رفت؛ به خدا سوگند! بصیرت دیده ها رفت و یقین مان زایل شد؛ حق ستیزان بسیار و حق جویان اندک بودند… به خدا سوگند! چشم و گوش ما بسته شد و از مرگ هراسان شدیم و دنیا در نظرمان جلوه کرد»
عنوان و نام پدیدآور: شهادت مادرم زهرا علیهاالسلام افسانه نیست: نگاهی به مظلومیت های حضرت زهرا علیهاالسلام در منابع معتبر اهل تسنن/تالیف جمعی از نویسندگان
وضعیت ویراست: ویراست 2
مشخصات نشر: قم: عطر عترت، 1385.
مشخصات ظاهری: 127 ص
شابک: 978-964-96688-7-X
یادداشت:کتاب حاضر قبلا توسط ناشرین مختلف چاپ شده است.
یادداشت: (فيپا).
یادداشت: کتابنامه: ص. (123) - 124:همچنین به صورت زیرنویس.
موضوع: فاطمه زهرا (س)، 8؟ قبل از هجرت -11ق. – تعقیب و ایذا.
موضوع: فاطمه زهرا (س)، 8؟ قبل از هجرت -11ق. – نظر اهل سنت – دفاعیه ها و رديه ها.
موضوع: افسانه شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام – نقد و تفسیر.
رده بندی کنگره: 1385 66083 الف/2/ 27 BP
رده بندی دیویی: 397/973
شماره کتابشناسی ملی : 1053203
شناسنامه کتاب
مولف: جمعی از نویسندگان
ناشر: عطر عترت
چاپ: کمال الملک
نوبت چاپ: بیستم
سال چاپ: 1394
شمارگان: 3000 نسخه
قیمت : 4500 تومان
تلفن مراکز پخش:
09125542161
09358168076 - 09192533472
09125536745 - 09196656100
ص: 1